مخمل سرمه‌ای آسمان با ستاره‌های درخشان دلربایی می‌کرد. آن شب اولین باری بود که دلم جادوی ستاره‌ها را نمی‌خواست؛ دلم ابر می‌خواست، ابر سفید پنبه‌ای.

حافظ باز کردم و جواب داد:

مرا چشمی است خون‌افشان ز دست آن کمان ابرو»

قشنگ‌ترین ابر پنبه‌ای دنیا از پشت ستاره‌ها پیدا شد و دنیا بوی بیدمشک گرفت.

قصه یک آشنایی

قصه یک اسطوره

ابر ,ستاره‌ها ,دلم ,پنبه‌ای ,کمان ,ابرو» ,آن کمان ,دست آن ,کمان ابرو» ,ابرو» قشنگ‌ترین ,ابر پنبه‌ای

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رها 1388 bebinvbepaz فایل اکی مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... هتل های تهران poparya دانلود مقاله ISI و پایان نامه بازاریابی، مدیریت و برندینگ ایگل44 1152944 Charlie Khosa History